معنی عزوبت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
عزوبت. [ع ُ ب َ] (ع اِمص) عزوبه. بی زنی و مجردی. (ناظم الاطباء). بی همسری. مجرد بودن. رجوع به عزوبه شود.
(عُ بَ) [ع. عزوبه] (اِمص.) مجردی، بی همسری.
عزب بودن، تنها بودن، بیهمسر بودن،
بی همسر بودن
بیهمسری، تجرد، تنهایی، مجردی،
(متضاد) تاهل
بی همسر بودن، عزب بودن