معنی عطری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

عطری. [ع ِ] (ص نسبی) منسوب به عطر. معطر و دارای بوی خوش. (ناظم الاطباء). رجوع به عطر شود.
- شمعدانی عطری، در اصطلاح گیاه شناسی نوعی شمعدانی که دارای برگهای بسیار معطر است و این بوی مطبوع عطر مخصوصاً با لمس برگها بیشتر استشمام می شود. (از فرهنگ فارسی معین). رجوع به شمعدانی شود.

فرهنگ عمید

دارای عطر، معطر،

فرهنگ فارسی هوشیار

معطر و دارای بوی خوش

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر