معنی عفاریت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

عفاریت. [ع َ] (ع اِ) ج ِ عفریت. (منتهی الارب) (اقرب الموارد). دیوان. اهریمنان. رجوع به عفریت شود: عفاریت گفتنداندیشه مدار که ایزدتعالی آدمی را به هفت طبقه آفرید. (تاریخ سیستان ص 59). رجاله ٔ دیلم و عفاریت افغانیان بر ایشان آغالید. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 350).
- عفاریت آثار، کسانی که کردارشان مانند دیو بود. (ناظم الاطباء).

فرهنگ معین

(عَ) [ع.] (اِ.) جِ عفریت.

فرهنگ عمید

عفریت

فرهنگ فارسی هوشیار

اهریمنان، دیوان

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر