معنی عقبه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

گردنه، راه سخت کوهستانی، کنایه از: کار سخت و دشوار، جمع عقبات. [خوانش: (عَ قَ بِ) [ع. عقبه] (اِ.)]

نوبت، باقی - مانده هر چیزی. [خوانش: (عُ قْ بَ) [ع. عقبه] (اِ.)]

فرهنگ عمید

راه دشوار در بالای کوه، راه سخت کوهستانی، گردنه،

حل جدول

راه سخت

گردنه

مترادف و متضاد زبان فارسی

پی‌آمد، دنباله، نتیجه، دشوار، سخت، 3

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ پژ پژه گریو گریوه گدار گردنه نپت، ورزاک کار سخت ‎ پستا (نوبت)، رمشا تاوان (عوض)، دندان مز، ته کاسه که به هنگام پس دادن دیگ چون ارمغان فرستند، شب و روز (اسم) راه دشوار در کوه گردنه، امری سخت و دشوار جمع: عقبات.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر