معنی علی سمرقندی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

علی سمرقندی. [ع َ ی ِ س َ م َ ق َ] (اِخ) (دهقان...) مشهور به دهقان علی شطرنجی. رجوع به علی شطرنجی شود.

علی سمرقندی. [ع َ ی ِ س َ م َ ق َ] (اِخ) ابن اسحاق بن ابراهیم حنظلی سمرقندی. فاضلی است که سمعانی از او نقل میکند. وی تا حدود سال 562 هَ. ق. میزیست. او راست: کتاب المشافهات. (از معجم المؤلفین از اللباب ابن اثیر ج 1 ص 212 و ایضاح المکنون ج 2 ص 305).

علی سمرقندی. [ع َ ی ِ س َ م َ ق َ] (اِخ) ابن عمر زبیبی سمرقندی. محدث است. و نیز رجوع به علی زبیبی شود.

علی سمرقندی. [ع َ ی ِ س َ م َ ق َ] (اِخ) ابن محمدبن اسماعیل بن علی بن احمدبن محمدبن اسحاق اسبیجابی سمرقندی. ملقب به بهاءالدین. رجوع به علی اسبیجابی شود.

علی سمرقندی. [ع َ ی ِ س َ م َ ق َ] (اِخ) ابن محمد قوشچی. رجوع به علاءالدین قوشچی شود.

علی سمرقندی. [ع َ ی ِ س َ م َ ق َ] (اِخ) ابن یحیی سمرقندی قرمانی حنفی. ملقب به علاءالدین. فقیه و مفسر و منطقی قرن 9 هَ. ق. بود و در حدود سال 860 هَ. ق. در لارنده از بلاد قرمان درگذشت. وی از شاگردان علاءالدین بخاری بوده است. او راست: 1- تفسیرالقرآن، تا سوره ٔ مجادله که در چهار مجلد است. 2- حاشیه بر شرح شمسیه. 3- حاشیه بر شرح مطالع. 4- حاشیه بر شرح مواقف سید شریف. (از معجم المؤلفین از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 225 و هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 733).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر