معنی علی صالحی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

علی صالحی. [ع َ ی ِ ل ِ] (اِخ) ابن آیبک ترکمانی صالحی. ملقب به نورالدین و ملقب به منصور. دومین تن از ممالیک بحری در مصر و شام. رجوع به علی بحری (ابن آیبک...) شود.

علی صالحی. [ع َ ی ِ ل ِ] (اِخ) ابن احمدبن محمدبن سلیمان بن حمزه ٔ مقدسی صالحی حنبلی. ملقب به فخرالدین. رجوع به علی صالحی شود.

علی صالحی. [ع َ ی ِ ل ِ] (اِخ) ابن سلیمان بن احمدبن محمد سعدی صالحی حنبلی مرداوی. مکنی به ابوالحسن و ملقب به علاءالدین. رجوع به علی مرداوی شود.

علی صالحی. [ع َ ی ِ ل ِ] (اِخ) ابن محمدبن عبدالحمید هیتی بغدادی دمشقی صالحی. رجوع به علی هیتی شود.

علی صالحی. [ع َ ی ِ ل ِ] (اِخ) ابن محمدبن علی بن سلیم دمشقی صالحی شافعی سلیمی. ملقب به علأالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی سلیمی شود.

علی صالحی. [ع َ ی ِ ل ِ] (اِخ) مالکی. متوفی در سال 1324 هَ. ق. او راست: رساله فی تحقیق مبادی ءالعلوم الاحد عشرالمستعمله فی الازهر و بها الامتحان. (از معجم المؤلفین از معجم المطبوعات سرکیس ص 1364 و فهرس الازهریه ج 6 ص 192).

حل جدول

از بازیگران سریال سال‌های ابری

از بازیگران فیلم بیگانه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر