معنی علی نوبختی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

علی نوبختی. [ع َ ی ِ ن َ ب َ] (اِخ) ابن اسحاق بن ابی سهل بن نوبخت. وی سرسلسله ٔ یک شعبه از خاندان نوبختی بود و او دو پسر داشت یکی به نام ابوسهل اسماعیل که متکلمی معروف بود و دیگری به نام ابوجعفر محمد که ممدوح ابن الرومی بود. و نیز دختری داشت که نام و نشان او به دست نیامده است. اما فرزند آن دختر، ابومحمد حسن بن موسی بود که خواهرزاده ٔ ابوسهل اسماعیل و ابوجعفر محمد محسوب می شود. (از خاندان نوبختی عباس اقبال ص 125).

علی نوبختی. [ع َ ی ِ ن َ ب َ] (اِخ) ابن عباس بن اسماعیل بن ابی سهل بن نوبخت. مکنی به ابوالحسین. وی از شعبه ای از خاندان نوبختی بود. و از بزرگان کتاب اعیان و شعرای بغداد و از مردمان کریم و ادب پرور معاصر ابوسهل اسماعیل بن علی نوبختی است. در شعر و ادب شاگردبحتری و ابن الندیم بود و ابن الندیم مینویسد که اشعار او به دویست ورقه میرسد. وفات او در یکی از سالهای 323، 324، 327، 329 هَ. ق. به اختلاف روایات قید شده است. و ابیاتی از اشعار او در کتاب خاندان نوبختی تألیف عباس اقبال نقل شده است. (از خاندان نوبختی عباس اقبال ص 193) (معجم المؤلفین از الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 168) و اخبارالراضی و المتقی صولی ص 76).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر