معنی عمادالدین زوزنی... در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

عمادالدین زوزنی. [ع ِ دُدْ دی ن ِ زو زَ] (اِخ) از شعرای قرن هشتم هَ. ق. مشهور به عماد زوزنی و ملک عماد خوافی زوزنی. وی از شعرای عهد سلاجقه و مداح طغان شاه و اهل زوزن و از تلامذه ٔ سیدحسن غزنوی بود. وی پس از مدتی مداحی، به ارشاد امام غزالی ترک دنیا گفت. و قدم به دایره ٔ سیر و سلوک و تصوف گذاشت. این دو بیت از اشعار اوست که در حین استیذان ورود به مجلس غزالی گفته است:
خرد را دوش می گفتم که این کهنه جهان از کی
شداز غوغای شیطان و ز سودای هوی خالی
خرد گفتا عجب دارم که می دانی و می پرسی
بعهد علم غزالی، بعهد علم غزالی.
عماد زوزنی را درباره ٔ تاریخ وفات زین الدین ابوبکر تایبادی (متوفی در سال 791 هَ. ق.) قطعه شعری است که در تاریخ حبیب السیر منقول است. (از ریحانه الادب ج 3 ص 129 از قاموس الاعلام ج 5 ص 3205 و سفینهالشعراء ص 33) (الذریعه ج 9 ص 766 از تذکره ٔ دولتشاه سمرقندی ج 1 ص 42 و آتشکده ٔ آذر ص 77 و نفحات الانس و مجمعالفصحاء ج 1 ص 352 و روزروشن ص 474). نیز رجوع به تاریخ حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 641 و ج 3 ص 543 شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر