معنی عماره ٔ انصاری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

عماره ٔ انصاری. [ع ُ رَ ی ِ اَ] (اِخ) ابن ابی حسن انصاری. وی صحابی بود. در دو غزوه ٔ بدر و عقبه شرکت داشت. و ابن حجر اخباری از وی نقل کرده است. رجوع به الاصابه شود.

عماره ٔ انصاری. [ع ُ رَ ی ِ اَ] (اِخ) ابن أوس بن ثعلبه ٔ انصاری جشمی. صحابی بود. «اموی » بنقل از «ابن اسحاق » می نویسد که این عمارهبن أوس همراه برادرش مالک در یمامه شهید گشت. و ابن حجر گوید که احتمال میرود وی همان عمارهبن أوس بن خالد... انصاری خطمی باشد. رجوع به عماره ٔ انصاری (ابن أوس بن خالدبن عبید...) شود.

عماره ٔانصاری. [ع ُ رَ ی ِ اَ] (اِخ) ابن أوس بن خالدبن امیهبن عامربن خطمه ٔ انصاری خطمی. وی صحابی بود. «ابن حجر» حدیثی از او روایت کرده و «ذهبی » نام اورا عمار... دانسته است. اما «ابن حجر» می نویسد که نام صحیح وی همان عماره... است. رجوع به الاصابه ٔ ابن حجر، قسم اول از حرف عین، ترجمه ٔ شماره ٔ 5702 شود.

عماره ٔ انصاری. [ع ُ رَ ی ِ اَ] (اِخ) ابن ثابت انصاری. وی صحابی و برادر خزیمهبن ثابت بود. «ابن حجر»در حدیث از وی روایت کرده است. رجوع به الاصابه ٔ ابن حجر قسم اول از حرف عین، ترجمه ٔ شماره ٔ 5705 شود.

عماره ٔ انصاری. [ع ُ رَ ی ِ اَ] (اِخ) ابن حزم بن زیدبن لوذان بن عمروبن عبد عوف بن غنم بن مالک بن نجار نجاری انصاری. صحابی بود. رجوع به عماره ٔ نجاری (ابن حزم بن...) شود.

عماره ٔ انصاری. [ع ُ رَ ی ِ اَ] (اِخ) ابن زیادبن سکن بن رافعبن امری ءالقیس انصاری. وی صحابی بود و برخی شهادت او را در غزوه ٔ احد و بعضی در غزوه ٔ بدر دانسته اند. اما «ابن اسحاق » مینویسد که در غزوه ٔ احد پنج تن از مسلمانان در هنگام حمله به کفار، شهید گشتند که از جمله ٔ آنان زیادبن سکن را یاد کرده اند. و برخی گویند که وی عمارهبن زیادبن سکن بوده است و پس از مجروح شدن، پیغمبر اکرم (ص) سر وی را بر دامن گرفت تا درگذشت. رجوع به الاصابه و امتاع الاسماع ج 1 ص 132 شود.

عماره ٔ انصاری. [ع ُ رَ ی ِ اَ] (اِخ) ابن عامر انصاری. وی صحابی بود. «ابن صاعده» با چند واسطه حدیثی از وی روایت کرده است. رجوع به الاصابه شود.

عماره ٔ انصاری. [ع ُ رَ ی ِ اَ] (اِخ) ابن عمروبن حزم نجاری انصاری. تابعی و از شریفان مدینه در قرن اول هجری بود. رجوع به عماره ٔ نجاری (ابن عمروبن حزم...) شود.

عماره ٔ انصاری. [ع ُ رَ ی ِ اَ] (اِخ) ابن مخلدبن حرث انصاری نجاری. صحابی بود. رجوع به عماره ٔ نجاری (ابن مخلدبن حرث...) شود.

عماره ٔ انصاری. [ع ُ رَ ی ِ اَ] (اِخ) ابن معاذبن زرارهبن عمروبن غنم بن عدی بن حارثهبن مرهبن ظفر انصاری ظفری، مکنی به ابونمله. صحابی بود. نام او را «عمار» دانسته اند. رجوع به عمار انصاری (ابن معاذبن...) شود.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری