معنی عمر انصاری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

عمر انصاری. [ع ُ م َ رِ اَ] (اِخ) ابن حفص انصاری. رجوع به ابوسعد (عمربن...) شود.

عمر انصاری. [ع ُ م َ رِ اَ] (اِخ) ابن حکم. رجوع به ابوحفص (عمربن...) شود.

عمر انصاری. [ع ُ م َ رِ اَ] (اِخ) ابن علی بن احمد انصاری شافعی. ملقب به سراج الدین، و مکنی به ابوحفص و مشهور به ابن مُلقِّن. از محدثان و فقیهان بزرگ قرن هشتم هجری. اصل او از وادی آش (اندلس) بود. بسال 723 هَ.ق. در قاهره متولد گشت و بسال 804 هَ.ق. در همین شهر درگذشت. او را در حدود سیصد تألیف و تصنیف است که کتابهای ذیل از آنجمله میباشد: 1- کمال تهذیب الکمال فی اسماءالرجال. 2- التذکره فی علوم الحدیث. 3- خلاصه البدر المنیر. 4- طبقات الاولیاء. 5- طبقات القراء. 6- عجالهالمحتاج علی المنهاج. 7- العقد المذهب. 8- المقنع. (از الاعلام زرکلی). و رجوع به مآخذ ذیل شود: الضوء اللامع ج 6 ص 100، ذیل طبقات الحفاظ ص 197 و خطط مبارک ج 4 ص 105.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر