معنی عن قریب در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(عَ قَ) [ع.] (ق مر.) به زودی.
بهزودی، به همین زودی، به همین نزدیکی، زود باشد که،
بزودی
به زودی
ب هزودی
به زودی زود باشد که بزودی بهمین زودی بهمین نزدیکی زود زود باشد که: تبه گردد آن مملکت عن قریب کزو خاطر آزده آید غریب. (بوستان. کلیات)