معنی عیالوار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
عیالوار. [عیال ْ] (ص مرکب) صاحب عیال. دارنده ٔ اهل و عیال. کسی که نانخور بسیار داشته باشد. (فرهنگ فارسی معین). بسیارعیال. معیل. عیالمند. عیالبار. عیالدار. عائله دار.
مردی که زن و فرزند و نانخور بسیار داشته باشد، دارای اهلوعیال، عیالدار، عیالمند،
پر اولاد، عیالمند، معیل
پر اولاد، عیالمند
یالمند
پراولاد، عیالمند، معیل
دارای اهل و عیال بسیار
متاهل