معنی غائله در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
شر و فساد،
مهلکه، آشوب،
[قدیمی] سختی و گزند،
آنارشی
آشوب و بلوا
آشوب، بلوا، شورش، فتنه، نهضت، آفت، بلا، بلایناگهانی، بدی، شر، آسیب، گزند، دشواری، سختی
فساد، شر، عیب، دشواری، سختی