معنی غربال گری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
غربال گری. [غ ِ/ غ َ گ َ] (حامص مرکب) غربال گر بودن. عمل غربال کردن: اگر روا باشد که با فقد غربال گری و درزیگری وجوب نماز آدینه ساقط باشد اگر شیعه گویند که با فقد امامی معصوم نماز آدینه ٔ فریضه به جماعت، ساقطباشد با آن قیاس می باید کردن. (کتاب النقض ص 430).
فرهنگ عمید
(پزشکی) شناسایی افراد بیمار جامعه،
شغل و عمل غربالگر،
فرهنگ فارسی هوشیار
عمل غربال گر غربال کردن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.