معنی غربیله در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

غربیله. [غ َ ل َ / ل ِ] (اِ) حرکات و سکنات خواتین در وقت خاص. (آنندراج). || حرکت دادن پیاپی قسمت تحتانی تن چنانکه غربال، آنگاه که با آن بوجاری حبوب کنند. || کون و کَچول. نوعی قر. غر.
- امثال:
نگاه به دست خاله (نه نه) کن، مثل خاله (نه نه) غربیله کن.

فرهنگ معین

(غَ لَ یا لِ) (اِ.) حرکت پیاپی قسمت تحتانی بدن مثل حرکت غربیل (غربال).

فرهنگ عمید

حرکاتی که در حالت رقص به قسمت‌های تحتانی بدن داده می‌شود، قر کمر، رقص کمر،
* غربیله ‌کردن: (مصدر لازم) حرکت دادن قسمت‌های تحتانی بدن در حالت رقص، قر کمر دادن،

حل جدول

قر و ادا و اطوار و ناز.

قر، ادا، اطوار، ناز

فرهنگ فارسی هوشیار

گربیله غر پارسی است (اسم) حرکت پیاپی قسمت تحتانی بدن مثل حرکت غربیل (غربال)، نوعی قر کون و کچول. یا قرو غربیله. قر دادن به کمر ادا و اطوار، حرکات و سکنات زنان در وقت آرمیدن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر