معنی غرناده در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
غرناده. [غْرُ / غ َدَ] (اِخ) تلفظ ترکی غرناطه. (از قاموس الاعلام ترکی). رجوع به غرناطه شود.
غرناده. [غْرُ / غ ِ رُ دَ] (اِخ) یا غراناده، یکی از جزایر آنتیل. (تلفظ ترکی) گرناد. (از قاموس الاعلام ترکی). رجوع به گرناد شود.
غرناده. [غْرُ / غ ِ رُ دَ] (اِخ) (یکی...) تلفظ ترکی نوول گرناد. (از قاموس الاعلام ترکی). رجوع به گرناد شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.