معنی غرولند در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ معین
(غُ رُّ لُ) (اِمر.) (عا.) سخن آهسته از روی خشم و اعتراض.
مترادف و متضاد زبان فارسی
اعتراض، غر، غرغر
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) سخن آهسته از روی خشم و اعتراض غرغر غر.
پیشنهادات کاربران
زک
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.