معنی غزاله در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
غزاله. [غ َ ل َ] (اِخ) اسب محطم بن ارقم. (منتهی الارب).
غزاله. [غ َ ل َ] اسب محطم بن ارقم. (منتهی الارب).
آهو بره ماده، آفتاب،
(زیستشناسی) آهوبرۀ ماده،
[مجاز] آفتاب: نماز شام که زرینغزاله در پس کوه / نهفته گشت و هوا کرد عزم مشکافشان (سلمان ساوجی: ۱۶۷)،
برج حمل،
آهوی ماده
بچه آهو که ماده باشد
غَزالَه، مُؤنَّث غَزال، ایضاً‚: اول و ابتدا- خورشید بهنگام طلوع،