معنی غزالک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

غزالک.[غ َ ل َ] (اِ مصغر) غزال کوچک. رجوع به غزال شود. || مجازاً به معنی زن زیبارو:
گرد غزالکان و گوزنان بزم شاه
فحلی کند چو گورخرک گرد مادرک.
خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 650).

فرهنگ عمید

[مصغرِ غزال] (زیست‌شناسی) غزال کوچک، آهوبره،
[مجاز] زن زیبا،

حل جدول

آهوبره

فرهنگ فارسی هوشیار

(اسم) غزال کوچک، زن زیبارو.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر