جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی غلط گیر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

غلط گیر. [غ َ ل َ] (نف مرکب) ناقد. نقدکننده. || مصحح. تصحیح کننده. آنکه نوشته و گفته ٔ دیگران را تصحیح کند.

فرهنگ عمید

آن‌که غلط‌های یک متن چاپی را اصلاح می‌کند، نمونه‌خوان،
آنچه با آن غلط‌های یک متن را اصلاح می‌کنند: لاک غلط گیر،

حل جدول

نمونه خوان

فرهنگ فارسی هوشیار

ویراستار (صفت) آنکه نوشته و گفته دیگران را تصحیح کند.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
غلط گیر: غلط گیر. [غ َ ل َ] (نف مرکب) ناقد. نقدکننده. || مصحح. تصحیح کننده. آنکه نوشته و گفته ٔ دیگران را تصح... غلط گیر: آن‌که غلط‌های یک متن چاپی را اصلاح می‌کند، نمونه‌خوان، آنچه با آن غلط‌های یک متن را اصلاح می‌کنند:... غلط گیر: نمونه خوان غلط گیر: ویراستار (صفت) آنکه نوشته و گفته دیگران را تصحیح کند.