معنی غوزو در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
غوزو. (ص نسبی) آدم غوزو. در تداول عامه ٔ برخی از استانها، غوزی. غوزدار. قوزدار. رجوع به غوزی شود.
فرهنگ فارسی هوشیار
(صفت) غوزدار غوزی.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.