معنی غیبگویی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
غیبگویی. [غ َ / غ ِ] (حامص مرکب) عمل شخص غیبگو. خبر دادن از نهان. گفتن غیب. پیشگویی. رجوع به غَیب و غیبگو شود.
پیشبینی
طالعبینی
پیشبینی، پیشگویی، فالگویی
حالت و عمل غیبگوی اخبار از مغیبات.