معنی فابریک در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فابریک. (فرانسوی، اِ) کارخانه. کارخانه ٔ پارچه بافی. || مصنوع کارخانه از پارچه و غیر آن. (فرهنگ نظام).
کارخانه، در اصطلاح فنی آن چه که در کارخانه سازنده اصلی ساخته شده باشد، اصل. [خوانش: [فر.] (اِ.)]
[عامیانه] آنچه در کارخانۀ اصلی ساخته شده است و از آن کپیبرداری نشده است،
[منسوخ] کارخانه،
کارخانه اى
کارخانه، کار نکرده ساخت، بافت در بافندگی، استخوان بندی در ساختمان، کار گاه کار خانه، در آمد کلیسا (مصدر) کارخانه. توضیح احتراز از استعمال این کلمه بیگانه اولی است.