معنی فتور کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فتور کردن. [ف ُ ک َ دَ] (مص مرکب) در تداول زنان، غلو کردن و سخت از اندازه گذشتن. (یادداشت بخط مؤلف). زیاده روی و مبالغه.
فرهنگ معین
(~. کَ دَ) (مص ل.) (عا.) غلو کردن، سخت از اندازه درگذشتن.
فرهنگ فارسی هوشیار
غلو کردن سخت از اندازه در گذشتن.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.