معنی فخامت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فخامت. [ف َ م َ] (ع مص) فخامه. رجوع به فخامه شود.

فرهنگ معین

(مص ل.) ستبر گردیدن، بزرگوار گشتن، گرامی شدن، (اِمص.) بزرگواری. [خوانش: (فَ مَ) [ع. فخامه]]

فرهنگ عمید

بزرگواری، گرامی شدن،
[قدیمی] تنومندی، ستبری،

حل جدول

بزرگوارى

فرهنگ فارسی هوشیار

بزرگ قدر شدن

فرهنگ فارسی آزاد

فَخامَت، عُلوّ قدر و منزلت، بزرگی مقام

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر