معنی فداکاری در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فداکاری. [ف ِ / ف َ] (حامص مرکب) گذشت. کاری که از فداکار سر زند. رجوع به فداکار و فدا شود.
فرهنگ عمید
عمل فداکاری، کاری که از فداکار سر میبزند،
حل جدول
از خود گذشتگی
مترادف و متضاد زبان فارسی
ازخودگذشتگی، ایثار، جاننثاری، قربانی
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.