معنی فدیه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
(فِ یِ) [ع. فدیه] (اِ.) نک فداء.
مالی که در قبال آزاد شدن کسی پرداخت میشود، سربها،
مالی که برای دفع بلا به فقرا میدهند،
(فقه) مقدار معینی طعام که فرد بابت روزههایی که در ماه رمضان خورده به فقرا میدهد،
(حقوق) مالی که زن در طلاق خُلع به شوهرش میدهد،
قربانى
جان بها
سرب ها
سربها
جانبها، سربها، قربانی
سر بها کریان برخین یشت (اسم) آنچه از مال برای رهایی خود یا دیگری دهند بدل یا عوضی است که مکلف بدان از مکروهی که بوی متوجه است رهایی یابد سربها جمع: فدی فدیات.
سربهای