معنی فراخ آستین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فراخ آستین. [ف َ] (ص مرکب) جوانمرد و صاحب همت و کریم و بخشنده. (برهان) (آنندراج):
فراخ آستین شو کز آن سبز شاخ
فتدمیوه در آستین فراخ.
نظامی.
رجوع به فراخ شود.

فرهنگ معین

(~. خú) (ص مر.) کنایه از: بخشنده، جوانمرد.

فرهنگ عمید

بخشنده، سخی، کریم، جوانمرد: فراخ‌آستین شو کز این سبزشاخ / فتد میوه در آستین فراخ (نظامی۶: ۱۰۹۲)،

فرهنگ فارسی هوشیار

(صفت) جوانمرد صاحب همت کریم.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر