معنی فراخ حوصلگی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فراخ حوصلگی. [ف َ ح َ / حُو ص ِ ل َ / ل ِ] (حامص مرکب) شرافت و بزرگواری و نجابت. (ناظم الاطباء). || بردباری و وقار. (آنندراج). رجوع به فراخ حوصله شود.
فرهنگ عمید
باحوصله بودن، بردباری، وقار،
فرهنگ فارسی هوشیار
با حوصله بودن بردباری، وقار. فراخ حوصله. با حوصله بردبار، با وقار.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.