معنی فراغت داشتن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فراغت داشتن. [ف َ غ َ ت َ] (مص مرکب) غفلت داشتن. فراموش کردن:
در بزرگی و گیرودار عمل
ز آشنایان فراغتی دارند.
سعدی.
|| آسوده بودن و راحت زیستن. رجوع به فراغ و فراغت شود.

فرهنگ معین

آرامش داشتن، فرصت داشتن، فراموش کردن. [خوانش: (~. تَ) [ع - فا.] (مص ل.)]

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ آسایش داشتن، فراموش کردن، پروا داشتن (مصدر) آسوده بودن آرامش داشتن، فرصت داشتن مجال داشتن، غفلت داشتن فراموش کردن.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر