معنی فرامین در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرامین. [ف َ] (ع اِ) ج ِ فرمان. این تصرف فارسی زبانان عربی دان است که جمع لفظ فارسی به طور عربی آورده اند. (آنندراج). ج ِ فَرَمان فارسی است. (از اقرب الموارد). رجوع به فرمان شود.
(فَ) [معر.] (اِ.) جِ فرمان.
فرمان
فرمان ها
اوامر
فرمان ها
فرمان ها
جمع فرمان
فَرامِین، احکام سلطانی، اوامر پادشاه یا مقامی عظیم (مفرد: فَرمان)،