معنی فرسایش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فرسایش. [ف َ ی ِ] (اِمص) اسم است فرسودن را. ازمیان رفتگی. ساییدگی.

فرهنگ معین

(فَ یِ) (اِمص.) فرسودن.

فرهنگ عمید

پوسیده شدن، فرسودگی،
(زمین‌شناسی) تغییر سطح خارجی پوستۀ زمین است در اثر آب‌های روان و بادها،

حل جدول

پوسیده

فرهنگ فارسی هوشیار

فرسودن

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر