معنی فرشاور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
لغت نامه دهخدا
فرشاور. [ف َ وَ] (اِخ) از شهرهای سند. (نزهه القلوب حمداﷲ مستوفی ص 259). پیشاور. رجوع به پیشاور شود.
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.