معنی فرو مایه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فرهنگ فارسی هوشیار
دون پست سفله، خوار ذلیل حقیر، بی هنر بی دانش، مفلس تهیدست، بخیل خسیس جمع: فرومایگان
پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا
وارد حساب کاربری
خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید
ثبت نام
کنید.