معنی فریدون علم در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فریدون علم. [ف ِ رِ ع َ ل َ] (ص مرکب) پادشاهی که درفش او چون فریدون افراشته باشد. به کنایت پیروز و کامیاب. فریدون صفت:
خسرو جمشیدجام، سام تهمتن حسام
خضر سکندرسپاه، شاه فریدون علم.
خاقانی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر