معنی فستیوال در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فستیوال. [ف ِ] (فرانسوی، اِ) جشنی بزرگ توأم با موسیقی. || سلسله ٔ نمایشهای مربوط به یک هنر یا یک هنرپیشه. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

(فِ) [فر.] (اِ.) جشنواره.

فرهنگ عمید

مراسم بزرگ فرهنگی، هنری، یا علمی که برای تجلیل از فرد یا حادثه‌ای یا معرفی آثار هنری یا پیشرفت‌های علمی برگزار می‌شود، جشنواره،

حل جدول

جشنواره

مترادف و متضاد زبان فارسی

جشن، جشنواره

فرهنگ فارسی هوشیار

مهمانی بزرگ

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر