معنی فظاظت در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فظاظت. [ف َ ظَ] (ع اِمص) درشتخویی: سلطان سعید را از فظاظت خوئی و درشتی عادت وخامت حاصل آمد. (جهانگشای جوینی). رجوع به فظاظه شود.

فرهنگ معین

(مص ل.) درشت خوی و بد زبان شدن، (اِمص.) درشت خویی، بدزبانی. [خوانش: (فَ ظَ) [ع. فظاظه]]

فرهنگ عمید

زشت‌خویی، تندخویی، بدزبانی، خشونت،

فرهنگ فارسی هوشیار

‎ (مصدر) درشت خوی گردیدن، (اسم) درشت خویی بدزبانی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر