معنی فقره در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

(فِ قْ رَ) [ع. فقره] (اِ.) مهره پشت، هر یک از مهره های ستون فقرات.

فرهنگ عمید

واحد شمارش یک عمل، رویداد، موضوع، یا امثال آن،
مرتبه، دفعه،
بند، ماده،
موضوع،
(پزشکی) [قدیمی] هریک از مهره‌های ستون فقرات، مهرۀ پشت،

حل جدول

واحد شمارش چک

مترادف و متضاد زبان فارسی

باب، فصل، مبحث، بابت، خصوص، امر، مسئله، موضوع، بند، قطعه، حادثه، واقعه

فرهنگ فارسی هوشیار

مهره پشت را گویند

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر