معنی فلاسفه در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فلاسفه. [ف َ س ِ ف َ / ف ِ] (از ع، اِ) ج ِ فیلسوف. حکیمان. (فرهنگ فارسی معین). این جمع فلسفی است که به معنی حکیم باشد. (غیاث): از حال بزرگان رأی، و مشاهیر شهر و فلاسفه میپرسید. (کلیله و دمنه). || اسم مرکبی است از معاجین کبار که مادهالحیاه نامند. (فهرست مخزن الادویه).
(فَ س فِ) [ع. فلاسفه] (اِ.) جِ فیلسوف.
فیلسوف
حکیمان
(اسم) جمع فیلسوف حکیمان. فیلسوف، حکیمان