معنی فلش در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

فرهنگ معین

تیر، پیکان، ناوک، چیزی که به شکل تیر باشد. [خوانش: (فِ لِ) [فر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

علامتی به‌شکل « (» برای نشان دادن مسیر یا جهت یا برای اشاره کردن به چیزی، پیکان،

حل جدول

پیکانه

پیکان جهت نما، پیکانه

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

پیکان

کلمات بیگانه به فارسی

پیکان

مترادف و متضاد زبان فارسی

پیکان، سهم

فرهنگ فارسی هوشیار

فرانسوی تیر پیکان زبانزد هواپیمایی، خیز (سهم) در دانش هندسه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر