معنی فکار در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فکار. [ف َ] (ص) رجوع به فگار شود.

فرهنگ عمید

فگار: از تبسم لب شیرینش همی‌شد خسته / وز اشارت رخ نیکوش همی‌گشت فکار (انوری: ۱۵۵)،

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر