معنی فیبر در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فیبر. (فرانسوی، اِ) نسج. لیف. || قسمی مقوای ضخیم که بجای تخته ٔ نازک در کارهای نجاری به کار برند. (فرهنگ فارسی معین).

فرهنگ معین

نوعی مقوای ضخیم که به جای تخته نازک در کارهای نجاری به کار رود، نسج، الیاف (فره). [خوانش: [فر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

نوعی تختۀ نازک متشکل از خاک‌اره و ضایعات چوبی که در نجاری به‌ کار می‌رود،
الیافی که در صنعت به کار می‌رود، لیف،
(زیست‌شناسی) مواد سلولزی موجود در مواد غذایی که هضم نمی‌شوند ولی حرکات اندام گوارشی را تنظیم می‌کنند،

حل جدول

تخته نازک

فرهنگ فارسی هوشیار

قسمی مقوای ضخیم که در بخاری بجای چوب بکار میرود

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر