معنی فیز در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

فیز. [ی َزز] (ع ص) آنکه گوشت ساق وپی او سخت باشد. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد).

حل جدول

آنکه گوشت ساق و پی او سخت باشد

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر