معنی فیس کردن در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
فیس کردن. [ک َ دَ] (مص مرکب) افاده کردن. کبر نمودن. خودنمایی. لاف زدن. (یادداشت مؤلف). رجوع به فیس شود.
(کَ دَ) (مص ل.) (عا.) فخر فروختن، تکبر کردن.
مغرور بودن.
مغرور بودن
افاده کردن، خود نمائی
مغرور بودن است.