معنی فیلمی با بازی جمشید هاشمپور در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
آوازقو
آوازقو، بالاش، چشم عقاب
آخرین بندر، آخرین تلاش، آخرین خون، آن مرد آمد، آوازقو، ابر و خورشید، از دوردست، ازدواج در وقت اضافه، استشهادی برای خدا، افعی، باشگاه سری، بالاش، پادزهر، پایان نامه، پایگاه جهنمی، پرده آخر، پرواز از اردوگاه، تاراج، تردید، تماس شیطانی، تیغ و ابریشم، جنایت، جوانمرد، چشم عقاب، چهار انگشتی، چهره به چهره، خط قرمز، خیابان بیست و چهارم، دادستان، دادشاه، دشمن، دلشدگان، دیوانه وار، راز گل سرخ، رازها، رنجر، روبان قرمز، روز باشکوه، روز دیدنی، زخمی، زنها شگفت انگیزند، سفر به فردا، سنگ کاغذ قیچی، سهراب، شبیخون، ضربه طوفان، طعمه، عشق و مرگ، عقابها، عقرب، غریبه، فاتح، فرود در غربت، قارچ سمی، قاعده بازی، قافله، قتل آن لاین، قرق، کلبه، کیفر، گروگان، گشت ارشاد، گلوگاه شیطان، مادر، مجازات، محافظ، مزرعه پدری، مسافر ری، میم مثل مادر، نطفه شوم، نفوذی، نقطه ضعف، نیش، واکنش پنجم، ویرانگر، هیس دخترها فریاد نمی زنند، هیوا، یاغی، یک بوس کوچولو، یورش، یوزپلنگ
آواز قو
جهنم سفید
بالاش
آن مرد آمد