معنی قاهر با در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قاهر با. [هَِ رُ بِل ْ لاه ْ] (اِخ) (الَ...) محمدبن احمد معتضدعباسی (287- 339 هَ. ق.)، نوزدهمین خلیفه از خلفای عباسی که به سال 320 هَ. ق. پس از وفات مقتدر با او بیعت کردند. وی روش نیکوئی نداشت. لشکر بر او شوریدند و چشمانش را درآوردند و به سال 322 هَ. ق. او را از خلافت خلع کرده بزندان افکندند و سپس آزادش ساختند و در بغداد به سال 339 هَ. ق. وفات یافت. (الاعلام زرکلی ج 3 ص 846). کنیه ٔ او ابومنصور است و مادرش کنیزکی «قبول » نام، در 28 شوال سال 320 هَ. ق. با او بیعت کردند. وی مردی مهیب و قتال و مال دوست بود. مدت قاهر دراز نکشید و او را خلع کردند و سبب آن بود که وزیر او ابن مقله از بیم او پنهان شد و امرای لشکر و لشکریان را با او متغیر کرد و ایشان را بر آن داشت که ناگاه در دارالخلافه او را بگرفتند و میل کشیدند و در دارالسلطنه حبس کردند. مدتی در حبس بماند بعداز آن بیرونش آوردند، روزی دیدند که در جامع منصور صدقه میخواست نه از درویشی بلکه مرادش تشنیع بود بر مستکفی خلیفه، یکی از هاشمیان او را بدید درحال پانصد درم بدو داد و او را منع کرد. وی بعد از ابن مقله وزارت به محمدبن قاسم بن عبیداﷲ داد و او در وزارت متمکن نشد و مدت او دیر برنداشت و معهذا قاهر او را بگرفت و منکوب کرد. بعد از آن به اندک زمانی بمرد و دراین ایام دولت بویه ظاهر شد. (تجارب السلف ص 214).
مدت خلافت قاهر یک سال و پنج ماه و21 روز و به روایت دیگر سالی و شش ماه و 18 روز بود. وی مردی اسمر و نیکوروی و مادرش ام ولد نام او «خلوت » و نقش خاتم وی محمدبن احمد بود. (مجمل التواریخ ص 18 و 377 و 390 و 427 و 453).

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر