معنی قاچاقچی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قاچاقچی. (ترکی، ص مرکب) کسی که مال التجاره ٔ ممنوع الورود و یا ممنوع المعامله بدون کسب اجازه ای از دولت و یا پرداختن گمرک وارد کند یا بفروشد. آنکه کالا از بیراهه گذراند.
- امثال:
وای به وقتی که قاچاقچی گمرکچی شود.

فرهنگ معین

[تر.] (ص مر.) کسی که به معاملات غیرقانونی می پردازد.

فرهنگ عمید

کسی که کالای غیرمجاز خریدوفروش کند یا به خرید و فروش غیرمجاز کالایی بپردازد،

حل جدول

نهانکار

فرهنگ فارسی هوشیار

کسی که مال التجارء ممنوع الورود و یا ممنوع المعامله بدون کسب اجازه از دولت و یا پرداختن گمرک وارد کند یا بفروشد

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر