جدول یاب باشگاه حل جدول مسابقه جدول واژه های پیشنهادی درخواست معنی امکانات سایت وبلاگ جدول یاب فال حافظ استخاره آب و هوا نظرسنجی ها اوقات شرعی کشور های جهان
قوانین | تماس با ما | درباره ما

معنی قایق ران در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی

لغت نامه دهخدا

قایق ران. [ی ِ] (نف مرکب) آنکه قایق را به حرکت درآرد. لتکه چی.

فرهنگ عمید

رانندۀ قایق، کسی که قایق‌رانی می‌کند،
پاروزن در قایق پارویی،

فرهنگ فارسی هوشیار

بلمران لاکمران پچو ور (گویش سیستانی) (صفت) آنکه شغلش راندن قایق است لکته چی.

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری
تصاویر
قایق ران: قایق ران. [ی ِ] (نف مرکب) آنکه قایق را به حرکت درآرد. لتکه چی. قایق ران: رانندۀ قایق، کسی که قایق‌رانی می‌کند، پاروزن در قایق پارویی، قایق ران: بلمران لاکمران پچو ور (گویش سیستانی) (صفت) آنکه شغلش راندن قایق است لکته چی.