معنی قبولی در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
قبولی. [ق َ لی ی] (ص نسبی) نسبت است به قبول که بمعنی باد صبا باشد (؟) (ناظم الاطباء).
قبولی. [ق َ] (حامص) هر چیزی پذیرفته شده. هر چیزی پسندیده شده. || هرچیزی اقرارکرده شده و ملزم گشته. ملزمی. اقراری. || (اِ) نوعی از پلو که از برنج و باقلا ترتیب دهند. (ناظم الاطباء).
(~.) [ع - فا.] (حامص.) پذیرش.
پذیرش، نخود پلو