معنی قتل عام در فرهنگ لغات ها (دهخدا،معین و ... ) + سایر منابع اطلاعاتی
قتل عام. [ق َ ل ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) کشتن دسته جمعی. کشتن جماعت. کشتار دسته جمعی حیوانات از انسان و جز آن. (آنندراج):
گلگونه ٔ تو خونی صد باغ وگلشن است
گردید قتل عام که رنگ تو آل شد.
محسن تأثیر (از آنندراج).
کشتار
کشتار
کشتار
کشتن دسته جمعی، کشتار دسته جمعی از حیوانات و انسان و جزآن